حيات‌القلوب
دو چيزي كه كمياب مي‌شود يا شده است
سبك زندگي: به دنبال انسانهاي صالح و درآمد حلال

حضرت اباالقاسم، محمد بن عبدالله، رسول گرامي اسلام: يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْ‏ءٌ أَعَزَّ مِنْ أَخٍ أَنِيسٍ وَ كَسْبِ دِرْهَمٍ حَلَالٍ.(1)
زماني خواهد آمد كه كمياب‌تر از اين دو نخواهد بود: انساني كه بتوان با او انس(2) پيدا كرد و بدست‌آوردن مقدار كمي پول حلال(3).
      

(1): تحف العقول، چاپ جامعه مدرسين، 368.
(2): انس يعني حالتي كه انسان در آن حالت، نهايت آرامش و امنيت را داشته باشد و در درون خود اين آرامش را به خوبي احساس كند، البته در روايات ديگر اين مضمون وجود دارد كه امنيت آرامش فقط در سايه ايمان و تقوا است، پس انساني مي تواند انيس ما باشد كه داراي اين خصوصيات باشد.
(3): اينكه پول حداقل حلال بودن را دارا باشد بايد اين مراحل را طي كرده باشد:
1- اصل شغل و كار و سرمايه و درآمد آن از موارد حرام نباشد: مانند فروختن اجناسي كه در دين حرام است از جمله ابزاري كه براي موسيقي حرام استفاده مي شود، كلوپ‌هايي كه بازيها و محتواي غير ديني از جمله: فيلمهاي جنسي، فيلم هايي كه در صدد ترويج روابط غلط بين افراد است، فيلمهايي كه افكار و عقايد مخالف اخلاقيات و احكام ديني را ترويج مي كنند، با پول وامي كه حق او نيست كاري را براي خود راه بياندازد و كسب درآمد كند و ... .
2- در حين انجام كار خود كم فروشي نكند و كاري نكند كه مشتري فريب بخورد يا كاري كه مشروع نيست، انجام ندهد: مانند اينكه استاد براي آموزش شاگردان به اندازه لازم مطالعه نكند، كالايي كه مي خواهد وزن كند به همراه ظرفي بفروشد كه وزن آن را جداگانه محاسبه نكند، كالاي غير مرغوب را به جاي مرغوب بفروشد، خلافي هايي كه شهرداري از شهروندان مثلا بابت ساختمان سازي مي گيرد، جريمه ديركردي كه بانك مي گيرد يا ساير درآمدهايي كه افراد در نهادهاي مختلف بر خلاف موازين فقهي مي گيرند.
3- خمس و ساير اموال واجب را بر طبق دستوراتي كه دارد، پرداخت كند.
شنبه 5 11 1392 15:28
(1) دیدگاه
فقط دلت پاك باشد، توهم است!
سبك زندگي: سرمايه گذاري هم براي گفتار، هم روح و نفس، هم رفتار و عمل

امام علي‌بن‌موسي‌الرضا(ع)، به نقل از رسول اكرم(ص): الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.(1)
ايمان يعني هم اقرار به وسيله قوه ناطقه(2) ، هم قبول و درك با قلب و درون(3)، هم عمل  و رفتار با همه اعضاي بدن(4).

(1): عيون اخبارالرضا(ع)، نشر جهان، ج2، 28.
(2): با توجه به دامنه معنايي كه براي كلمه "لسان" در لغت به كار رفته، مراد از آن فقط زبان آدمي نيست، بلكه مراد از آن، قوه ناطقه است كه گاهي بوسيله زبان به سخن مي‌آيد، و گاهي بوسيله نوشتار و متني اين اقرار به ظهور مي‌رسد و گاهي به وسيله ايماء و اشاره كه افراد و كر و لال از آن استفاده مي‌كنند ظاهر مي‌شود و ...
(3): كلمه معرفت زماني به كار مي‌رود كه فردي دانستنيهاي خود از سطح لقلقه زبان و بازي با كلمات به سطح عميقتر آن يعني درك و فهم دروني برساند، شما به شخصي مي توانيد يك سري اطلاعات در مورد گرماي بخاري بدهيد ولي تا وقتي اين شخص خود اين گرما را با دست لمس نكند اين گرما را درك نخواهد كرد كه به اين حالت از درك، معرفت مي‌گويند، البته معرفت از مسيرهاي گوناگوني حاصل مي‌شود كه برهان و ادله عقلي آشكار و قوي يكي از آنها است.
فرق اين فقره حديث با قسمت قبل در همين است كه به شخصي اطلاعاتي رسيده بعد به آنها اقرار مي‌كند نظير شخصي كه چون در يك جامعه مسلمان زندگي مي‌كند و مطالبي پيرامون وحدانيت خداوند شنيده، ظاهرا به زبان مي‌گويد "لا اله الا الله"، كه اين مرحله اول است و به آن اقرار زباني مي‌گويند و بعد از اين مرحله با تحقيق و پرسش پيرامون اين بحث اعتقادي و كلامي ، اين اقرار را با عقل و درون خود باور مي‌كند، كه اين مرحله دوم از اجزاء ايمان است كه هنوز با جمع اين مرحله به اضافه مرحله قبل ايمان در وجود فرد شكل نگرفته است و بايد به مرحله سوم نيز ضميمه شود.
(4): مراد از "اركان" اعضاي بدن است، يعني اعمال و دستوراتي كه از جانب خداي متعال توسط پيامبر(ص) و اهل بيت(ع)، آورده شده بايد اطاعت شود تا زنجيره توليد محصولي به نام ايمان تكميل شود.
جمعه 20 10 1392 19:11
(0) دیدگاه
نماز كامل داري بيا، نداري برو
سبك زندگي: اهميت به نماز

امام علي‌بن‌موسي‌الرضا(ع) به نقل از رسول اكرم(ص):إِذَا كَانَ يوْمُ الْقِيَامَةِ يُدْعَى بِالْعَبْدِ فَأَوَّلُ شَيْ‏ءٍ يُسْأَلُ عَنْهُ الصَّلَاةُ فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةً وَ إِلَّا زُخَّ‏ بِهِ فِي النَّارِ.(1)
در روز قيامت بنده را فرا مي‌خوانند و سپس اولين چيزي كه از او سوال مي‌شود در مورد نمازش از او پرسش مي‌شود، اگر نمازي كه از دنيا با خود آورده تمام و كامل باشد به مراحل بعدي مي‌رود و در غير اين‌صورت با عصابنيت و خشم به داخل آتش پرتاب(2) مي‌شود.



(1): عيون اخبارالرضا(ع)، نشر جهان، ج2، ص31.
(2):" زُخَّ " به معناي پرتاب و انداختن با حالت خشم و عصبانيت مي‌باشد.
سه شنبه 17 10 1392 20:26
(0) دیدگاه
بهترها در ميان خوبان
سبك زندگي: اصول بهتر زيستن

رسول گرامي اسلام(ص):أَغْبَطُ أَوْلِيَائِي عِنْدِي مِنْ أُمَّتِي رَجُلٌ خَفِيفُ الْحَاذِ ذُو حَظٍّ مِنْ صَلَاةٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ فِي الْغَيْبِ وَ كَانَ غَامِضاً فِي النَّاسِ وَ كَانَ رِزْقُهُ كَفَافاً فَصَبَرَ عَلَيْهِ وَ مَاتَ قَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّ بَوَاكِيه‏.(1)
بخشي از دوستان پيامبر(ص)، كه مورد غبطه بقيه خواهند بود: كسي كه بهره‌اش از دنيا خفيف(2) است، اهل بهره‌برداري از نماز است(3)، به فكر نيكوتر كردن عبادت خود در خلوت است(4)، اهل نشان دادن خودش به مردم نيست، روزي او به اندازه گذرانش است(5)، به همين صورت زندگي مي‌كند و مي‌ميرد تا جايي كه هم آنچه از خود باقي مي‌گذارد كم است(6) و هم كساني كه بر او گريه مي‌كنند تعدادشان اندك است(7).

(1): تحف‌العقول، چاپ جامعه مدرسين، 38.
(2): در زندگي به دنبال كمترين استفاده از دنيا است، در لباس به كمترين‌ها قناعت مي‌كند، در تهيه لوازم زندگي به آنچه ضروريات او را برطرف كند بسنده مي‌كند، در خوراك به همان اندازه كه نياز او را برطرف كند اكتفا مي‌كند نه اينكه به دنبال لذت شكمش باشد و ... .
(3): از نماز كه بهترين وسيله براي ارتباط با خداست، بهترين بهره‌برداري را مي‌كند، نه اينكه به‌زور و براي رفع تكليف.
(4): هر چه كيفيت عبادت در خلوت بهتر باشد انسان از نفاق و دورويي، دورتر است و در نتيجه به خدا و اوليائش نزديكتر.
(5): چون اين شخص ميزان استفاده‌اش از دنيا كم بود، خدا هم به او روزي در حد كفاف مي‌دهد.
(6): چون روزيش در حد كفاف است، آنچه از خود باقي مي‌گذارد كم است.
(7): چون خوبي‌هاي او را تعداد اندكي مي‌شناختند، در نتيجه گريه‌كنندگان بر او هم كم خواهند بود، بر عكس عده‌اي ديگر از خوبان عالم كه چون مشهور هم هستند، طبيعتا گريه‌كنندگان بر آنها زياد هستند.
دوشنبه 16 10 1392 21:42
(0) دیدگاه
X