سبك زندگي: استفاده از نظر مشاور فقط در چارچوب نظام معارف دين حضرت اباالحسن، علي بن ابيطالب، امام اميرالمومنين علي عليهالسلام: ...يَنْقُلُ الرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ لِرَأْيٍ
يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْيٍ يُرِيدُ أَنْ يُلْصِقَ مَا لَا يَلْتَصِقُ وَ
يُقَرِّبَ مَا لَا يَتَقَارَبُ فَاللَّهَ اللَّهَ أَنْ تَشْكُوا إِلَى مَنْلَا يُشْكِي شَجْوَكُمْ وَ لَا يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ مَا قَدْ أَبْرَمَ
لَكُمْ ... . ... كه هلاكت و نابودي
(8) را بر پشتش سوار
كرده دائما تغيير موضع
(9) ميدهد، به جهت اينكه دائما نظر و ديدگاه وي
تغيير ميكند و ميخواهد اموري كه به هم ارتباطي ندارد پيوند دهد و بچسباندو مسائلي را كه قرابتي ندارند در كنار هم قرار دهد
(10)، شما را به خدا،
شما را به خدا، در پيش كسي كه نميتواند غم و اندوه و مشكل شما را برطرف
كند، طرح مسئله و دعوا و مشاوره نكنيد، و او نميتواند با نظرش، آنچه در حقشما ثابت است
(11) و بايد به آن عمل كنيد را نقض كند
(12)، ... .
(8): جهالت و هواپرستي
(9): گاهي راستي است و گاه چپي، گاهي هواي
علي را دارد و گاهي معاويه، با هر دولتي چرخ ميزند، مدل همانها لباس
ميپوشد، با دوستان آنها دوست ميشود و با دشمنان آنها دشمن، كاري ندارد كهاين دشمن در سپاه حسين بن علي باشد يا يزيد. زن يا مردي است كه در ميان يكخانواده دائما حرفها را درست ميشنود و با تحريف بازگو ميكند. تا ديروز
دوست خوبي بود هميشه حرف از همياري و همزباني و همدلي ميزد اما امروز پوليبه جيب زده، بايد هديهاي تقديمشان كنيد كه زير پايشان را هم نگاه كنند،
همه آگاهند كه اصلا سواد اين كار را ندارد، اما به هر دليلي شده مدير
مدرسه، شده نماينده مجلس، شده راهنماي يك عدهاي و هزاران شدنهاي بيتخصص وتعهد يا كم تخصص و تعهد، خلاصه بهتري از او هست و او شده مسئول، حال ديگر
اگر كمتر از جناب دكتر يا مهندس يا مدير محترم و ... به او بگويي، حسابت باكرامالكاتبين است.
همه اين بالا و پايين شدنها را، امام علي
عليهالسلام در عبارت بعدي اينگونه دليل ميآورند كه چون دائما نظرش تغيير
ميكند، ميداني چرا چون اصولش از جاي اصيلي نيامده، جاي اصيل فقط قرآن و
احاديث است و براي دستيابي به اصول آن بايد به متخصص متعهدش رجوع كني و بس.
(10):
هرمنطق و دليلي كه با منطق و دليل قرآن و كاملترين انسانها يعني معصومين،
همخواني نداشته باشد، و توجيه روي توجيه باشد و گرچه سخن رايج بشر امروز
باشد و گرچه در ميان گزارههاي دانشهاي امروزي باشد، چه سياست چه اقتصاد و
...، مي شود مصداق همين عبارات امام علي عليهالسلام: (ميخواهد
اموري كه به هم ارتباطي ندارد پيوند دهد و بچسباند و مسائلي را كه قرابتي
ندارند در كنار هم قرار دهد).
(11): مراد از " آنچه در حق شما ثابت است" برنامه و نظر دين اسلام كه خداوند فقط همين برنامه را قبول دارد و در حق ما ثابت كرده است.
(12):خداوند براي هدايت انسانها قوانيني را فرو فرستاده و فقط بر اساس آنها بشررا باز خواست مي كند و كاري به عقايد و افكار غلط ما ندارد كه اگر اينگونهباشد فرستادن برنامه ديگر معنايي ندارد و كاري است غير عاقلانه.
اينكه در ذهن ما خدا آنقدر كريم است كه همه گناهان ما را مي بخشد حتي اگر ما
تنبه پيدا نكنيم و مسير زندگي خود را تغيير ندهيم و هر كاري دلمان بخواهد
انجام دهيم و بگوييم خدا كريم است، اين حرفها و سخنان كاملا غلط است چرا كهخلاف خود سخنان خدا در قرآن است.بگوييم محبت علي (ع) داشته باشو بر امام حسين گريه كن گناهانت مانند برگ درخت مي ريزد و همين دو مورد
كافي است، خوب اين هم از افكار واضح البطلان عده اي است.
خلاصه اينكه
نظر يك مشاور، استاد، معلم، مادر، پدر، برادر، خواهر، رئيس جمهور، مسئول،
مدير، قاضي و ... اگر خلاف يك كدام از دستورات دين باشد و ما آنها را اجرا
كنيم، توجيهي بر عدم بازخواست الهي و عذاب او نخواهد بود چرا كه علي عليه
السلام يعني كسي كه دوزخيان و بهشتيان را از هم جدا مي كند مي فرمايد: (در
پيش كسي كه نميتواند غم و اندوه و مشكل شما را برطرف كند، طرح مسئله و
دعوا و مشاوره نكنيد، و او نميتواند با نظرش، آنچه در حق شما ثابت است و
بايد به آن عمل كنيد را نقض كند)